به نام خدایی که از همه با مرام تره
وست مهمونی بودیم ...
نظرات شما عزیزان:
یهو پسر عمه کوچیکم اومد وست داد زد گفت : در مجلسی نشسته
بودیم نا گهان خری گفت ...
دیدم همه ی مجلس برگشتن منو نگاه کردن ...
بعد پسر عمم می گه یه چیزی بگو دیگه همه منتظرن !!!!!
لامصب افق هم می رم می گن برگردید که دیگه به کسی نمیرسه !!!! O_o
برچسبها: